آلبا دسس پدس- نویسنده، شاعر و روزنامهنگار ایتالیایی
متولد: 1911– رم
او را به عنوان یکی از پیشگامان نهضت فمینیست در ایتالیا میشناسند.
«آلبا دسس پدس» زنی قدرتمند و مبارز بود. او برای بیان عقاید خود و تاکیدش بر برابری زنان و مردان تلاشهای بسیاری کرد، سالهایی را در زندان گذراند و مدتی تحت تعقیب بود. وی در پی نمایاندن ظلم و خشونتی بود که بر زنان وارد میشود و در داستانهایش از مردانی گله داشت که زنان را صرفا وسیلهای برای بر طرف کردن نیازهای جنسی خود میبینند و از این رو گاهی برای اثبات افکار خود بیرحم و بیملاحظه بود. «آلبا دسس پدس» سعی داشت از دریچه ادبیات به بیشتر مشکلات زنان اشاره کند. مشکلاتی چون نداشتن پشتیبان، قدرت اعمال نظر، نداشتن آزادی، نداشتن استقلال مالی و ...
در کتاب «زنان علیه زنان و جستاری روانشناختی بر آثار آلبا دسس پدس» تالیفی از شهلا زرلکی بررسیهایی صورت گرفته که به نوعی نشان میدهد بافت جامعه ایتالیا از برخی جهات به ایران شبیه است.
«نقش پدر در خانوادههایی ایتالیایی، همان نقشی است که پدران جوامع مردسالار در خانههای ایرانی بازی میکند؛ از سر کار برمیگردد، دستور میدهد، روزنامه میخواند، از طعم غذا ایراد میگیرد، و همیشه بهترین بخش غذا برای او کنار گذاشته میشود.» (زرلکی، 21-22: 1382)
با این تفاسیر زنان و دختران این دو کشور شرایطی شبیه به هم دارند، دست کم از حیث احساس سرخوردگی و گاهی جنس دوم محسوب شدن. تا جایی که دختران جوان تمام آرزوها و آزادیهای دست نیافتهی خود را با امید شرایطی بهتر به خانه شوهر میبرند. حال اگر آنچه مدتها در انتظارش بودند حاصل نشود عقدههای فرو خورده سر باز خواهد کرد و پریشانحالی و اضطراب جای خود را به خوشبختیهای دستنیافتنی خواهد داد.
یکی از مشهورترین آثار آلبا دسس پدس «دفترچه ممنوع» است. روایت زنی چهل ساله که به دنبال گوشهای خلوت و دنج میگردد که بتواند تنها باشد و چیزهایی بنویسد اما چنین مکانی را نمییابد. سروصدای بچهها و شوهر او را عاصی کرده، سرانجام او به دفترچه خاطراتی پناه میبرد که بتواند در آن حرف دل خود را بزند و اندکی بیاساید. او در آستانهی میانسالی درگیر عشقی ناکام است و اضطراب دارد که کسی دفترچهاش را نخواند. عشق ممنوع وی، رئیس شرکت اوست که در نهایت این عشق نیز فرجامی ندارد. این داستان توجه ما را به سمت پنهان کاریها و خلوت زنان جلب میکند، این که زنان در مواجه با چنین شرایطی تا چه حد شانس برگشت به زندگی را دارند و آیا در جوامع کمتر توسعهیافته داشتن چنین شرایطی ممکن است؟
آلبا دسس پدس داستان دیگری نیز با این تم دارد که در این دو سعی دارد به زنانی اشاره کند که از فرط تنهایی و خستگیهای روزمره خویش به مردانی پناه میبرند که شاید لایقشان نیست، زنانی فراموش شده که با توسل جستن به عشقهای پوچ بار دیگر بازیچه دستان مردانی تنها از نوع دیگر میشوند.
آلبا دسس پدس در کتاب «دفترچه ممنوع» ص 316 مینویسد: «مادرم همیشه میگوید: هر کس حافظهاش خراب است، خیلی خوشبخت است!»
آثار:
هیچ یک از آنها باز نمیگردد (1940)، ترجمه بهمن فرزانه، تهران، ققنوس، 1381
دفترچه ممنوع (1952)، ترجمه بهمن فرزانه، تهران، بدیهه، 1379
دیر یا زود (1956)
عذاب وجدان (1967)، ترجمه بهمن فرزانه، تهران، ققنوس، 1380
درخت تلخ، ترجمه بهمن فرزانه، تهران، ققنوس، 1382
وی در سال 1977 در پاریس چشم از جهان فرو بست در حالی که پشیمانی و گل بنفشه آخرین آثار او بودند.
نویسنده : پروین پناهی
درح خبر : 1395-01-17
بازدید : 13829